مقاله حقوق مالکیت معنوی تجارت

مقدمه

حمایت از حقوق مالکیت معنوی یک موضوع مهم در مذاکرات تجاری چند جانبه می باشد. مباحث فعلی در مورد حقوق مالکیت معنوی دارای دو وضعیت کاملا متقاوت می باشد. برخی افراد از حقوق مالکیت معنوی به عنوان یک ابزار اثر بخش برای پیشرفت تکنولوژی و به عنوان یک تسهیل کننده برای انتقال تکنولوژی به کشورهای در حال توسعه حمایت می کنند. برخی افراد دیگر یک دیدگاه کاملا متفاوت دارند و حقوق مالکیت معنوی را به عنوان تنها عامل دفاع کننده از منافع کشورهای پیشرفته در نظر می گیرند. برای مثال برخی از اقتصاددانان اظهار می کنند که رژیم حقوق مالکیت معنوی بین المللی فعلی؛ قواعد جهانی بازیهای بین المللی را به نفع کشورهای توسعه یافته تغییر داده است...

در این مقاله ابتدا، چارچوبهای تحلیلی، مسیر (trajectory) تکنولوژی پیچیدگی تولید ظرفیت جذب و انتقال تکنولوژی ارائه می شوند سپس این موارد برای تشکیل مدل جامع همگون می شوند و این مدل برای تحلیل اثرات IPRs بر انتقال تکنولوژی و نوآوری محلی در کره جنوبی با قابلبت استفاده در دیگر کشورهای در حال توسعه استفاده خواهد شد. IPRs در این مقاله بطور گسترده به حق ثبت اختراعات به عنوان کپی رایت و علائم تجاری مربوط می شود.

چاچوبهای تحلیلی

چاچوب مسیر تکنولوژی

این چارچوب دو مسیر تکنولوژیکی را یکی در کشورهای پیشرفته و دیگری در کشورهای در حال توسعه به عنوان روشی برای تجزیه و تحلیل شرکتها در کشورهای در حال توسعه اکتساب تکنولوژی خارجی انباشت توانایی جذب خودشان در طول مسیر تکنولوژی تجزیه و تحلیل و منسجم می نماید.

مسیر تکنولوژی به جهت تکاملی پیشرفتهای تکنولوژیکی که در صنایع و بخش ها قابل مشاهده می باشند مربوط می شود. , utterback و Abernathy عنوان کردند که صنایع و شرکتها در کشورهای پیشرفته در طول یک مسیر تکنولوژی که متشکل از سه مرحله تغییر، انتقال و خاصی (specific) می باشد توسعه می یابند. این اصطلاحات انعطاف پذیری سیستم تولیدی درگیر را منعکس می کند هر چند این مراحل، به تکنولوژی نوظهور تکنولوژی میانی و مراحل تکنولوژی بالغ مربوط می شوند، در این مقاله جدید بودن تکنولوژی محصول مورد نظر را منعکس می کنند.

چارچوب توانایی جذب

توانایی تکنولوژیکی از طریق فرآیند یادگیری تکنولوژیکی بدست می آید و یادگیری تکنولوژیکی اثر بخش مستلزم توانایی جذب می باشد که این توانایی جذب دو عنصر مهم دارد: مبنای دانش موجود و شدت تلاش.

اولاً دانش موجود یا قابلیت یک عنصر اساسی در یادگیری تکنولوژیکی می باشد، امروزه دانش، افراد و سازمانها را قادر می سازد از طریق تاثیر بر فرآیندهای یادگیری و ماهیت یادگیری دانش افزایش یافته آینده را ایجاد نمایند و مبنای دانش موجود درواحدهای مستقر در سازمان مربوط می شود دانش موجود انباشت شده توانایی ایجاد احساس جذب و استفاده از دانش جدید را افزایش میدهد. مبنای دانش مرتبط در برگیرنده مهارتهای اساسی و دانش عمومی است که برای حمایت از وظایف تکنولوژیکی نسبتا آسان در کشورهای در حال توسعه و نیز تازه ترین دانش تکنولوژیکی و علمی در کشورهای پیشرفته لازم است.

ثانیا عنصر مهم دیگر شدت تلاش یا تعهد می باشد، شدت تلاش به مقدار انرژی صرف شده جهت حل مسائل بوسیله اعضای سازمان مربوط می شود اگر شرکتها صرفا درمعرض دانش خارجی مرتبط قرار گیرند و برای داخلی کردن آن تلاش انجام ندهند ناکافی است. یادگیری چگونگی حل مسائل از طریق انجام تمرینهای مختلف بر روی مسائل مرتبط ایجاد می شود بنابراین زمان و تلاش زیادی جهت حل مسائل اولیه قبل از پرداختن به مسائل پیچیده تر لازم می باشد. تلاش تعامل بین اعضای سازمانی که این اعضا به توجه خود یادگیری تکنولوژیکی در سطح سازمانی را تسهیل میکنند را افزایش می دهد.