پروژه ترس از مرگ

پروژه ترس از مرگ پروژه ترس از مرگ

دسته : -پژوهش

فرمت فایل : word

حجم فایل : 43 KB

تعداد صفحات : 22

بازدیدها : 453

برچسبها : پروژه تحقیق مبانی نظری

مبلغ : 4500 تومان

خرید این فایل

دانلود پروژه ترس از مرگ

دانلود پروژه ترس از مرگ

این  پروژه با فرمت Word بوده و قابل ویرایش است و همچنین آماده پرینت می باشد

فهرست مطالب

گفتار اول : تفسیر و ضرورت مرگ

استدلال علم طبیعى بر ضرورت مرگ

استدلال هاى فلسفى بر ضرورت مرگ

تفسیر مرگ در فلسفه ى غرب

اقسام مرگ از دیدگاه فلسفه اسلامى

مرگ اضطرارى

مرگ طبیعى

مرگ ارادى

نگرش فلسفه ى غرب به مسأله مرگ

گفتار دوم : مرگ از منظر قرآن و روایات

تفسیر قرآن و روایات از مرگ

ضرورت وقوع مرگ

بازگیرندگان نفس در هنگام مرگ

اقسام مرگ از نظر قرآن

مرگ، تثبیت كننده ى سعادت یا شقاوت

امكان بازگشت به دنیا

ظهورهاى گوناگون مرگ

مرگ و زندگى حقیقى

مرگ اندیشى و فواید آن

گفتار سوم : ترس از مرگ

عوامل ترس از مرگ

فلسفه و ترس از مرگ

دین و ترس از مرگ

برخوردهاى گوناگون آدمیان با مرگ

 

 

گفتار اول : تفسیر و ضرورت مرگ

در این گفتار دلایل ضرورت مرگ كه به تفسیر حقیقت آن منتهى مى شود، بررسى خواهد شد. اثبات ضرورت مرگ، به منظور مدلل كردن این ادعاست كه هر نفسى باید جهان مادى را ترك كند; به عبارت دیگر، قضیه ى «هر نفسى مرگ را مى چشد» یك قضیه ى ضرورى است و نه امكانى.

تفسیر مرگ و توجیه ضرورت آن كاملا به تفسیر زندگى دنیوى وابسته است. اگر زندگى بشر بر اساس بینش طبیعى تفسیر شود مرگ او هم بر آن اساس تبیین مى شود، ولى در چشم انداز دین و فلسفه ى الهى همان گونه كه درخت زندگى انسان ریشه در امور ماوراى طبیعى دارد، مرگ او نیز بدین سان خواهد بود. البته فیلسوفان موحد گاه مرگ را به اسباب فاعلى قریب یا علل اِعدادى و طبیعى آن برگردانده براى آن دلایل طبى اقامه مى كنند، اما قاعدتاً ضرورت مرگ را باید بر اساس اسباب ماوراى طبیعى، یعنى سبب فاعلى بعید یا سبب غایى آن تبیین كنند. از این رو ضرورت مرگ در علم طب به گونه اى و در فلسفه ى الهى به گونه اى دیگر اثبات مى شود

استدلال علم طبیعى بر ضرورت مرگ:

در طب قدیم، مرگ هاى طبیعى به بازایستادن قوه ى غاذیه ى انسان و در نتیجه به اختلال اعضاى بدن و قواى آن نسبت داده مى شد; از این رو جاى گاه این بحث، در فلسفه ى طبیعى و بخش قواى نباتى بود. بر اساس این دیدگاه خواه تجرد نفس را بپذیریم، خواه نه، با توقف قوه ى غاذیه از عمل، بدن رو به كاستى گذاشته به سبب نرسیدن غذا به اعضاى آن، قابلیت بقا را در این عالم از دست مى دهد و از آن پس نفس قادر به تدبیر بدن نخواهد بود. بدین ترتیب مرگ كه قطع علاقه و وابستگى نفس به بدن است، فرا مى رسد. در واقع علت اصلى مرگ به عدم قابلیت بدن براى تدبیر نفس باز مى گردد نه بى نیاز شدن نفس از بدن مادى و طبیعى. این گروه براى توجیه توقف قوه ى غاذیه از عمل كه به مرگ مى انجامد وجوه زیر را ذكر مى كردند:

1ـ قوه ى غاذیه از آن جهت كه قوه اى جسمانى است، قادر به انجام افعال نامتناهى نیست، از این رو فعالیت او محدود بوده سرانجام پایان مى پذیرد.

2ـ بدن انسان مركب از عناصرى است كه هر یك مقتضى امورى متفاوت با دیگرى است. با توقف قوه ى نامیه، رطوبت بدن و در پى آن حرارت آن كاهش مى یابد در اثر آن قوه ى غاذیه ضعیف شده نمى تواند عمل خود را به خوبى انجام دهد.

3ـ گرچه مقدار موادى كه قوه ى غاذیه به بدن مى رساند در پیرى و جوانى یكسان است، اما در كیفیت چنین نیست و نمى تواند نیازهاى ضرورى بدن را در سنین پیرى برآورده كند.(92)

در فلسفه از راه سبب غایى بر ضرورت مرگ استدلال هاى ذیل ترتیب داده شده است:

خرید و دانلود آنی فایل

به اشتراک بگذارید

Alternate Text

آیا سوال یا مشکلی دارید؟

از طریق این فرم با ما در تماس باشید